قرص سفالکسین چیست؟

کپسول سفالکسین چیست؟

قرص سفالکسین چیست؟

قرص سفالکسین (cephalexin) از آنتی‌بیوتیک‌های چرک خشک‌کن است که در درمان عفونت‌های مختلف باکتریایی تجویز می‌شود. این دارو با از بین بردن میکروب‌های عامل عفونت، به بهبودی عفونت و جلوگیری از پیشرفت آن کمک می‌کند. به طور کلی می‌توان گفت سفالکسین در درمان عفونت گوش میانی، استئومیلیت و عفونت مفصلی، عفونت‌های پوستی و عفونت ادراری مورد استفاده قرار می‌گیرد. داروی سفالکسین همچنین برای پیشگیری از عفونت‌هایی که ممکن است به دنبال عمل‌های جراحی و دندانپزشکی رخ دهد نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد.

توجه داشته باشید که این دارو علیه عفونت‌های ویروسی مانند سرماخوردگی یا برونشیت حاد مؤثر نمی‌باشد.
نام‌های تجاری، موارد مصرف، عوارض و تداخل دارویی:
نام‌های تجاری Keflex , Zartan , Biocef , Panixine
موارد مصرف
درمان عفونت‌های باکتریایی

عوارض سوءهاضمه، اسهال، آلرژی، سرگیجه، سردرد، تشنج، تهوع، التهاب زبان، خونریزی غیرعادی، تب، خارش و کهیر
تداخل دارویی پروبنسید، داروهای نفروتوکسیک (مثل آمینوگلیکوزیدها)

مقدار و نحوه مصرف کپسول سفالکسین

میزان دقیق مصرف این دارو حتما باید توسط پزشک متخصص تعیین گردد. به طور معمول در بزرگسالان مقدار ۲۵۰ میلی‌گرم تا حداکثر ۱ گرم از دارو هر ۶ ساعت یک بار از راه خوراکی (کپسول سفالکسین ۲۵۰ یا ۵۰۰) به صورت دوز های تقسیم شده استفاده می‌شود. میزان مصرف این دارو در کودکان با توجه به سن و وزن کودک تعیین می‌گردد.

نکاتی که در رابطه با مصرف کپسول سفالکسین باید بدانید
استفاده از این دارو در دوران شیردهی بااحتیاط باید باشد.
برای جذب بیشتر توصیه می‌شود این دارو با معده خالی مصرف شود. (حداقل یک ساعت قبل و یا دو ساعت بعد از غذا)
افرادی که به انواع پنی‌سیلین و سایر داروها حساسیت دارند نباید از این دارو مصرف کنند.
مصرف سفالکسین در دوران بارداری توصیه نمی‌شود.
در صورت بروز تب و اسهال در پی مصرف این دارو به پزشک خود اطلاع دهید.
در صورتیکه سابقه ابتلا به هر نوع ناراحتی گوارشی یا روده‌ای داشته اید قبل از مصرف این دارو پزشک را مطلع سازید.
دوره درمان را کامل کنید.
در صورت فراموش کردن یک نوبت مصرف دارو به محض به یاد آوردن آن را مصرف کنید ولی چنانچه زمان مصرف دوز بعدی فرا رسیده است آن را مصرف نکرده و دوز بعدی را دو برابر ننمایید.
در صورت عدم پیشرفت درمان یا بدتر شدن علائم پس از مصرف دارو به پزشک مراجعه کنید.
در صورت اقدام به هرگونه واكسيناسيون پزشک خود را از مصرف اين دارو مطلع نمایید.
توصیه‌ها و مراقبت‌های پرستاری
در برخی موارد سفالکسین برای افراد مبتلا به نارسایی کلیه نیاز به کاهش دوز دارد.
به منظور از تجمع سمی دارو در بیماران دچار اختلال عملکرد کلیه، در مواردی که کلیرانس کراتینین کمتر از ۴۰ میلی‌لیتر بر دقیقه است، دوز سفالکسین باید کاهش یابد.
مصرف این دارو در جواب آزمایش بیماران دیابتی ممکن است تغییراتی ایجاد کند.
در صورت مصرف طولانی مدت، آزمایشات دوره‌ای جهت بررسی وضعیت کبدی و کلیوی که توسط پزشک تجویز می‌شود، لازم می‌باشد.

منبع:قرص سفالکسین چیست؟

قرص سفالکسین چیست؟

عکس پروفایل پاییزی

عکس پروفایل پاییزی

عکس پروفایل پاییزی

عکس پروفایل پاییزی

null

عکس پروفایل پاییزی

منبع:عکس پروفایل پاییزی

عکس پروفایل پاییزی

اشعار شهادت حضرت رقیه

اشعار شهادت حضرت رقیه

اشعار شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها – محمد امین سبکبار

سر من هم به هوای سر تو افتادست
بال پروانه به پای پرِ تو افتادست
قول دادم به همه گریه برایت نکنم
چه کنم! چشم، به چشم تر تو افتادست
قدر یک دشت کبودست و تنش تب دارد
از روی ناقه اگر دختر تو افتادست
من از این روی زمین خوردۀ خود فهمیدم
آسمان یاد غم مادر تو افتادست
دامنم سوخته بابا ولی آرام بخواب
بالشت دست من و بستر تو افتادست
جان من بر لب و لب های تو را می بوسم
از نفس هم نفس آخر تو افتادست

********************
اشعارشب سوم محرم اشعار شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها – محمد فردوسی
نیمۀ شب شده و خواب پریشان دارم
گوشۀ لعل لبم ذکر پدر جان دارم
بی جهت نیست که اندوه فراوان دارم
خواب دیدم که سری را روی دامان دارم
دیدم آن سر، سر باباست خدا رحم کند
عمّه ام گرم تماشاست خدا رحم کند
تا که از خواب پریدم همه جا روشن بود
طبق نور روی گوشه ای از دامن بود
کنج ویرانه پر از عطر و بوی گلشن بود
چشم های پدرم خیره به سوی من بود
تا که چشمم به سر افتاد زبانم وا شد
لیلۀ قدر من امشب چقدر زیبا شد
آمدی یوسف کنعان، چه عجب بابا جان
شده ویرانه گلستان، چه عجب بابا جان
به سر آمد غم هجران، چه عجب بابا جان
آمده بر تن من جان، چه عجب بابا جان
چند روزی است که از هجر تو بی تاب شدم
مثل شمعی زغم دوری تو آب شدم
کمی آغوش بگیر این بدن لاغر را
تا که احساس کنی لاغری پیکر را
می تکانم ز سر سوخته خاکستر را
از چه با خویش نیاورده ای انگشتر را؟
چقدر روی کبود تو به زهرا رفته
بس که چوب از لب و دندان تو بالا رفته
تا که با عمۀ خود راهی بازار شدم
مورد مرحمت خندۀ اغیار شدم
تا که در بزم شراب تو گرفتار شدم
خالصانه متوسّل به علمدار شدم
من نگویم چه به روز سر من آوردند
چادری را که برایم تو خریدی بردند
********************
اشعارشب سوم محرم اشعار شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها – علیرضا لک
لیله ی قدرم و تنها سحرش را دارم
پدرم نیست در آغوش و سرش را دارم
دختر شاهم و اما فقط از این دنیا
پای زخمی شده و چشم ترش را دارم
خواستم پر بزنم زود به یادم آمد
من از آن بال فقط چند پرش را دارم
بزند یا نزند فرق ندارد شلاق
طاقت سختی هر دردسرش را دارم
شهر را یک تنه با گریه به هم می ریزم
نوه ی فاطمه هستم جگرش را دارم
سرزده آمده مهمان و در این استقبال
گیسویی تا که شود فرش سرش را دارم
زیر قولش نزده عمه ببین بالش را
گفت باشد تو برو ! دور و برش را دارم
آن همه حامی من بود ولی از این راه
به تنم ضربه ی چندین نفرش را دارم
من نگویم چه شده چون خبرش را داری
تو نگو از لب خونین خبرش را دارم
عمه باید بروم وقت خداحافظی است
نگرانم نشوی! همسفرش را دارم
********************
اشعارشب سوم محرم اشعار شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها – قاسم نعمتی
با من و عمر ِکَمَم دست زمان بد تا کرد
موقع قد کشی ام بود که پشتم تا کرد
دورهایت زدی و نوبت ما شد امشب
چشم کم سوی مرا آمدنت بینا کرد
لذتی دارد عجب بوسه ی لب های پدر
وقت برخورد به هم زخم دو لب سر وا کرد
نوه ی فاطمه بودم سندش را دشمن
با کف پا به روی چادر من امضا کرد
همه ی صورت من قدر ِکفِ دستی نیست
دور از دیده ی تو عقده ی خود را وا کرد
عمو عباس کجا بود ببیند آن شب
به سرم داد زد آنقدر مرا دعوا کرد
ناسزا گفت و به گریه دهنش را بستم
دشمنت را نفس فاطمی ام رسوا کرد
بی کفن دفن شدم ای پدر بی کفنم
داغ مجنون همه جا تازه غم لیلا کرد
دختر بی ادبی مسخره میکرد مرا
دو سه تا پارگی از روسری ام پیدا کرد
عمر یک ظرفِ ترک دار به ضربی بسته ست
عمه بر دست مرا برده و جابجا کرد
عمه هربار که با گریه بغل کرد مرا
یاد آن صورت نیلی شده ی زهرا کرد
********************

اشعارشب سوم محرم اشعار شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها – علی اکبر لطیفیان
حاضرم پایِ سر ِ تو سر ِ خود را بدهم
جایِ پیراهن ِ تو معجر ِ خود را بدهم
سر ِ بابایِ من و خِشت محال است عمه
عمه بگذار که اول پر ِ خود را بدهم
…پهن کن تا که سر ِ خار نگیرد به لبش
کم اگر بود پر ِ دیگر خود را بدهم
زیورآلات مرا دختر همسایه گرفت
نذر ِ انگشتَرَت انگشتر ِ خود را بدهم
مویِ من سوخته و مویِ پدر سوخته تر
حاضرم پایِ همین سر، سر ِ خود را بدهم
دید ما تشنه یِ آبیم خودش آب نخورد
خواست تا دیده یِ آب آور خود را بدهم
به دلم آمده یک وقت خجالت نکشم
پایِ لطفش نفس ِ آخر خود را بدهم
********************
اشعارشب سوم محرم اشعار شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها – سعید خرازی
در سن سه سالگی ز جان سیر شدم
از پای پُر از آبله دلگیر شدم
از بسکه مزاحمت فراهم کردم
شرمنده ام عمه دست و پا گیر شدم
گفتی که پدر مسافرت رفته و من
صد بار دگر دوباره پیگیر شدم
من بی تو چگونه از زمین برخیزم
باید کمکم کنی ٬ زمین گیر شدم
یک موی سیاه بین گیسویم نیست
سنی نگذشته از من و پیر شدم
از نَسل علی بودنِ من باعث شد
در طیِّ سفر بسته به زنجیر شدم
********************
اشعارشب سوم محرم اشعار شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها – کاظم بهمنی
دختر لحظه ی غم بغض مرا می ماند
گرچه خود می شکند ناله رها می ماند
دختر لحظه ی غم «ساعت» عمرش خالیست
زود می ریزد و یک کوه بلا می ماند
دختر لحظه ی غم لحظه ی بعدش مرگ است
آن زمانی که فقط خاطره ها می ماند
شبی از قافله جا ماند و به مادر پیوست
به پدر می رسد و قافله جا می ماند
بعد او چون همه از یاد غمش ترسیدند
از مقاتل سندش گاه جدا می ماند
دختر لحظه ی غم این غزل کوچک و ناب
برگی از دفتر شعر است که تا می ماند
طرز عاشق شدنش را به کسی یاد نداد
دهن عشق از این حادثه وا می ماند
********************
اشعارشب سوم محرم اشعار شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها – رضا جعفری
بعد از سلام و تعارف وعرض ارادتی
تو محشری تو حرف نداری قیامتی
اینجا که نیست هیچ ملالی بدون تو
غیر از نفس کشیدن رنج سلامتی
روز خوشی نداشتم و سخت خسته ام
این لحظه هم بدست نیامد براحتی
تو غیرتت اجازه نمی داد بین جمع
بر دامنم بخوابی و من هم خجالتی
حالا که وقت هست برای سبک شدن
بابا،مزاحمم شده این درد لعنتی
پس من کجا برای شما درد دل کنم
اینجا خرابه است،نه مسجد، نه هیئتی
اینجا که صبح از افق شام می دمد
خورشید بی تشعشعی و بی هویتی
این چند روزه دائما اینجا نزول داشت
بارانی از کبودی گل های صورتی
از دامن مؤنثشان رقص میچکید
در مردم مذکرشان نیست غیرتی
امشب که جلوه های تورا میهمان شدم
دعوت شدم به صرف غذاهای حضرتی
امشب شب وصال خدا و رقیه است
بابا تو هم به دیدن این عشق دعوتی
********************
اشعارشب سوم محرم اشعار شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها – علی اکبر لطیفیان
بابا سرم تنم کمرم پهلویم پرم
یکی دوتا که نیست کبودی پیکرم
بیش از همین مخواه وگرنه به جان تو
باید همین کنار تو تا صبح بشمرم
از تو چه مانده است؟ بگویم که ای پدر
از من چه مانده است؟ بگویی که دخترم
اندازه ی لب تو لبم شد ترک ترک
اندازه ی سر تو گرفتار شد سرم
از تو نمانده است به جز عکس مبهمت
از من نمانده است به جز عکس مادرم
از تو سوال میکنم انگشترت کجاست؟
که تو سوال میکنی از حال معجرم
دیدم چگونه سرت را به طشت زد
حق میدهی بمیرم و طاقت نیاورم
مرد کنیز زاده ای از ما کنیز خواست
بیچاره خواهر تو و بیچاره خواهرم
مرهم به درد این همه زخمی نمیخورد
بابا سرم تنم کمرم پهلویم پرم
***********
اشعارشب سوم محرم اشعار شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها – علی اکبر لطیفیان
طفل ویرانه شدن زار شدن هم دارد
قد خم دست به دیوار شدن هم دارد
تا صدای لبت آمد لبم از خواب پرید
سر تو ارزش بیدار شدن هم دارد
عقب افتادن این چند شب از عاطفه ات
این همه بوسه بدهکار شدن هم دارد
بی سبب نیست که با دست به دنبال توام
چشم خون لخته شده تار شدن هم دارد
دخترت نیستم از طشت رهایت نکنم
دختر شاه فداکار شدن هم دارد
معجری را که تو از مکه خریدی بردند
موی آشفته گرفتار شدن هم دارد
********************
اشعارشب سوم محرم اشعار شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها – علی اکبر لطیفیان
در آن سحر ، خرابه هوایش گرفته بود
حتی دل فرشته برایش گرفته بود
با آستین پاره ی پیراهن خودش
جبریل را به زیر کسایش گرفته بود
زورش نمی رسید کسی را صدا کند
از گریه زیاد ، صدایش گرفته بود
از ابتدای شب که خودش را به خواب زد
معلوم بود آنکه دعایش گرفته بود
حتما نزول می کند آیات تازه ای
با چله ای که بین حرایش گرفته بود
مشغول ذکر نافله اش شد ، ولی کجاست؟
آن چادری که عمه برایش گرفته بود
********************
اشعارشب سوم محرم اشعار شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها – محمد رسولی
زود می پیچد به هر سو بوی موی سوخته
بر مشامم می رسد هر لحظه بوی سوخته
ردّی از سیلی نمی ماند به روی آفتاب
محو می گردد کبودی های روی سوخته
آبله سر وا کند می سوزد از هر قطره آب
کار آتش می کند آب وضوی سوخته
سعی بیجا می کند وضع گره را کورتر
دست شانه می کَند از ریشه موی سوخته
دامن آتش گرفته سخت می چسبد به تن
دردسر ساز است دفن و شستشوی سوخته
سوخت لبهایت شبیه موی و رویت نیمه شب
تا گرفتی بوسه ای از آن گلوی سوخته
********************
اشعارشب سوم محرم اشعار شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها – علی اکبر لطیفیان
برگ و برت دست کسی برگ و برم دست کسی
بال و پرت دست کسی بال و پرم دست کسی
خیرات کردن مال من خیرات کردن مال تو
انگشترت دست کسی انگشترم مال کسی
نه موی تو شانه شود نه موی من شانه شود
موی سرت دست کسی موی سرم دست کسی
بابا گرفتارت شدم از دو طرف غارت شدم
آن زیورم دست کسی این زیورم دست کسی
رختت به دست حرمله رختم به دست حرمله
پیراهنت دست کسی و معجرم دست کسی
********************
اشعارشب سوم محرم اشعار شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها – پانته آ صفایی
هم بازیانم نیستند، امشب کنار بسترم
قاسم، عمو عبّاس، عبدالله، داداش اکبرم
یادت می آید من چقدر آسوده می خوابیدم آن
شبها که می خندید در گهواره ی خود اصغرم؟
امشب ولی بدخوابم و هی خواب می بینم چهل
اسب بزرگ سرخ مو رد می شوند از پیکرم
بر گونه ام جای چهار انگشت می سوزد عمو!
زخم است، تاول تاول است انگشتهای لاغرم
بابا! برای من نخر آن گوشوار نقره را
حالا که هی خون می چکد از گوشهای خواهرم
بابا لبش را بسته و دیگر نمی بوسد مرا
دیگر نمی گوید به من «شیرین زبانم، دخترم»
من دختر خوبی شدم آرام می خوابم فقط
امشب نمی دانم چرا هی درد می گیرد سرم
*********************
اشعارشب سوم محرم اشعار شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها
من وسحر ،من وعمه من و سر پدرم
چه خواندنی شده امشب کتاب مختصرم
سلام تازه ز راه آمده کجا بودی
نشسته برسر و رویت غبار، همسفرم
همیشه در پی خورشید ماه می آید
کجاست سوره ی والشمس من سرقمرم
شکست اگر زفراق برادرت کمرت
شکسته درغم شش ماهه ی حرم کمرم
هزار و نهصد و پنجاه زخم بربدنت
هزار و نهصد وپنجاه داغ برجگرم
لبی نمانده برایت که بوسه ای بزنم
سری نمانده برایت که گیرمش به برم
ازآن شبی که مرا زجر زجر داد و کشید
نه دست من به کمر میرسد نه موی سرم
تنم سبک شده وگوش من شده سنگین
به ضربه ای همه جا تیره گشته درنظرم
نه موی شانه کشیده نه صورتی سالم
چنین شکسته بیا پیش مادرت مَبَرم
**
اگرشاعر این شعر را میشناسید لطفا اطلاع دهید
********************
اشعارشب سوم محرم اشعار شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها
آنقدر ازدل ناله بی پروا کشیدم
آخر سرت را نیمه شب اینجا کشیدم
تا شام هرمنزل شما را می شناسند
ازبس که روی خاک عکست را کشیدم
پیشانی و پلک و لب و گونه همه زخم
با این همه عکس تو را زیبا کشیدم
هر بار که یاد ازعمو کردم نشستم
یک مشک پاره برلب دریا کشیدم
زخمی شده دیگر سرانگشتان دستم
ازبس که از پا خار در صحرا کشیدم
من را ببر این چند روزی که نبودی
اندازه ی یک عمر از دنیا کشیدم
**
اگرشاعر این شعر را میشناسید لطفا اطلاع دهید
**********
اشعارشب سوم محرم اشعار شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها – وحید محمدی
از رنج های این سفر پر بلا بگو
از غصّه های بی حد و بی انتها بگو
تا بیشتر صدای تو را بشنوم پدر
تو خاطرات کلّ سه سال مرا بگو
اصلاً به من اجازه ی صحبت نمی دهد
این زخم های روی لبم ، پس شما بگو
من از غروب رفتن تو حرف می زنم
تو از طلوع بر نوک آن نیزه ها بگو
من از حرامیان و حرم دم نمی زنم
امّا تو از سری که شده از قفا . . . بگو
بابا دلم برای عمو تنگ می شود
از دست مهربان ز پیکر جدا بگو
با دیدن قدم چو دلت بی هوا شکست
از قامت کمانی خیرالنسا بگو
جرمم چه بود داغ یتیمی به من زدند
کاری نکرده دخترکت پس چرا ؟ بگو
امشب خدا کند که بمیرم برای تو
امّن یجیب را به قبول دعا بگو
********************
اشعارشب سوم محرم اشعار شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها – سید محمد جواد شرافت
رفتیّ و با غم همسفر ماندم در این راه
گاه از غریبی سوختم گاه از یتیمی
گفتم غریبی، نه غریبی چاره دارد
آه از یتیمی ای پدر، آه از یتیمی
*
من بودم و غم، روز روشن، شهر کوفه
روی تو را بر نیزه دیدم، دیدم از دور
در بین جمعیت تو را گم کردم اما
با هر نگاه خود تو را بوسیدم از دور
*
من بودم و تو، نیمه شب، دروازه ی شام
در چشم من دردی و در چشم تو دردی
من گریه کردم، گریه کردم، گریه کردم
تو گریه کردی، گریه کردی، گریه کردی
*
در این زمانه سرگذشت ما یکی بود
ای آشنای چشم های خسته ی من
زخمی که چوب خیزران زد بر لب تو
خار مغیلان زد به پای خسته ی من
*
ای لاله من نیلوفرم، عمه بنفشه
دنیا ندیده مثل این ویرانه باغی
بابا شما چیزی نپرس از گوشواره
من هم از انگشتر نمی گیرم سراغی
********************
اشعارشب سوم محرم اشعار شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها – رضا جعفری
قرار بود که یک ابر بی قرار شود
در آسمان بوزد مدتی بخار شود
سه سال بعد بیاید سه بار پی در پی
ببارد و برود، کوه، نو نوار شود
و زندگی بکند مثل این همه دختر
و عقد دائم یک مرد خواستگار شود
قرار بود همین دامنی که می بینید
بجای اینکه بسوزد و پر غبار شود
فقط برای لباس عروسی اش باشد
نه که کفن شود و زینت مزار شود
و در ادامه ی سیر تکاملی خودش
الهه ی حرم رب روزگار شود
قرار بود، ولی نه بداء حاصل شد
که او عروسک زنجیر نابکار شود
خدا نخواست عروسی کند بزرگ شود
خدا نخواست که خانوم خانه دار شود

منبع:اشعار شهادت حضرت رقیه

اشعار شهادت حضرت رقیه

پیامک تسلیت حضرت رقیه

پیامک تسلیت حضرت رقیه

کاروان می رود و دخترکی جا ماندست
وسط باغ خزان قاصدکی جا ماندست
لخته خون نیست که در چشم کبودش پیداست
سر باباست که در مردمکی جا ماندست
شهادت حضرت رقیه (س) تسلیت باد
————————————————————————–
آن قلب کوچک، چگونه تاب آورد این همه مصیبت را …
شهادت ۳ ساله کربلا تسلیت باد
————————————————————————
ابر مستی تیره گون شد باز بی حد گریه کرد
با غمت گاهی نباید ساخت باید گریه کرد
امتحان کردم ببینم سنگ می فهمد تو را
از تو گفتم با دلم کوتاه آمد گریه کرد
شهادت دردانه امام حسین (ع) تسلیت باد
از بوی سیب سرخ طبق مرده جان گرفت
زخمی ترین یتیم خرابه توان گرفت
باران چشم های رقیه شروع شد
از بس که گریه کرد دل آسمان گرفت
————————————————————–
از راه می رسند پدرها غروب ها
دنیای خانه، روشن و زیبا غروب ها
بعد از هزارسال هنوز اشک می چکد
از مشک پاره پاره سقا غروب ها
یارقیه (س)
——————————————————————
این همه درد دلم چشم تری می خواهد
آتش سینه ام امشب جگری می خواهد
این شب آخری ای کاش عمو پیشم بود
شام تاریک خرابه “قمری” می خواهد
شهادت مظلومانه دخت امام حسین (ع) تسلیت باد

منبع:پیامک تسلیت حضرت رقیه

پیامک تسلیت حضرت رقیه

تعبیر خواب طوفان

تعبیر دیدن طوفان در خواب چیست؟

تعبیر خواب طوفان

منوچهر مطیعی تهرانی گوید: چیزهایی که در زندگی روزانه ما بزرگ و دور از دسترس جلوه می‌کنند در خواب‌هایمان به صورت آیات عظیم خلقت و طبیعت ظاهر می‌گردند. مانند کوه آتشفشان، غول، سیل، صاعقه، طوفان، گردباد و غیره. شخصیت‌هایی که دور از دسترس ما به نظر می‌آیند به صورت غول، دیوار و از این قبیل شکل می‌گیرند و حوادثی که و قوعشان بیرون از دایره قدرت و حیطه گمان و قیاس ما است و به شکل آیات طبیعی تجلی می‌نمایند.

ابن سیرین: اگر بیند که باران بر سر مردمان چون طوفان می‌بارید، دلیل بود که در آن دیار مرگ مفاجات پدید آید.

تعبیر گران غربی گویند:
از دیدگاه تعبیر گران امروزی و غربی دیدن باران شدید و یا هوای طوفانی بیانگر افسردگی و ناراحتی بیننده خواب است.
برای پیدا کردن تعبیر دقیق این گونه خواب‌ها بایستی بتوانیم احساسی که در هنگام طوفان به ما دست داده را درک کنیم. همچنین بایستی توجه کنیم که خود ما درون طوفان بوده‌ایم یا به طور مثال از کنار پنجره به تماشای آن پرداخته‌ایم.
دیدن یک طوفان بسیار سهمگین در خواب به همراه بادهای سنگین و باران زیاد می‌تواند نشانه بسیاری از پدیده‌ها در زندگی بیداری باشد.
سرکوب کردن عصبانیت، بروز دادن خشم، آشفتگی‌ها و یا درگیری و تضاد در بیداری خود را به صورت طوفانی شدید در خواب نشان می‌دهند.
در جایی دیگر معبرین دیدن طوفان را به مبارزه‌ای که به زودی اتفاق می‌افتد نسبت داده‌اند. حتی می‌توان طوفان را به از دست دادن و یا رخ دادن فاجعه‌ای در زندگی بیداری نیز تعبیر کرد. تمامی تعابیر دیدن طوفان در خواب منفی نبوده و تفاسیر مثبتی نیز برای آن بیان شده است طوفان در خواب می‌تواند نماد افزایش روحانیت و هشداری برای تغییر حرکت رو به جلو باشد.


آنلی بیتون می‌گوید:
دیدن طوفان در خواب، بیانگر وقوع حوادث غیرمنتظره است.
اگر خواب ببینید كه گرفتار طوفان شده‌‏اید، بیانگر آن است كه خطرى شما را تهدید می‌كند.
آب و هوای طوفانی نشانه اتفاقاتی توأم با درد و رنج خواهد بود.
دیدن طوفان به همراه باران در خواب، نشانه روبرو شدن با حوادث تلخ است.
اگر خواب ببینید میان طوفان و برف راه می‌روید، نشانه آن است که در اثر شکست و نرسیدن به آرزویی که سال‌ها خواستار آن بودید، نومید و اندوهگین خواهید شد.
اگر خواب ببینید همراه طوفانی تگرگ می‌بارد، علامت آن است که در هر کاری پیشرفتی اندک خواهید داشت.

منبع:تعبیر خواب طوفان

تعبیر خواب طوفان

تعبیر خواب سیگار

تعبیر خواب سیگارکشیدن

به طور کلی سیگار اضطراب یا رهایی از آن و وابستگی را نشان می‌دهد. احساس اینکه از شما حمایت می‌شود، شاید این رؤیا در ارتباط با دوست و یا کمکی برای رهایی از استرس باشد. احساسی که فرد خود را عضو گروه و فعالیتی می‌داند نیز می‌تواند به صورت رویای سیگار دیده شوند.

منوچهر مطیعی تهرانی دیدن سیگار را در رؤیا به مانند دیگر وسایل دود کننده (تدخین) تلخ کامی و غم برای فرد رؤیابین می‌داند. همچنین سیگار را به دلیل کوتاه شدن قد آن در هنگام مصرف در رابطه عمر بیننده خواب بیان می‌کند.
تعبیر خواب سیگار کشیدن
در کتاب فرهنگ تفسیر رؤیا سیگار کشیدن در خواب به نمادی از تلاش برای کنترل اعصاب بیان شده است. سیگار کشیدن همانطور که برای برخی از افراد به عادت تبدیل شده است می‌تواند نمایانگر عاداتی باشد که بر تصمیمات ما تأثیر گذارد. عاداتی که می‌توانند تأثیر مثبت گذاشته و یا برخی عادات غلط که باعث گرفتن تصمیم اشتباهی در زندگی شده‌اند. هر چند که سیگار کشیدن می‌تواند ناشی از آسایش یا عوض شدن حال و هوای فرد را مانند اینکه دوستی را ملاقات کرده است باشد.

تعبیر خواب دود سیگار
در حالت کلی دیدن دود در خواب نشانه کسالت و غم است و منجر به افسردگی خواهد شد ولی از آنجایی که دود سیگار کوتاه و موقتی است تفسیر آن به کسالت و رنجی گذرا خواهد بود.

منبع:تعبیر خواب سیگار کشیدن

تعبیر خواب سیگار کشیدن

عکس کوسه سفید

عکس کوسه سفید

عکس کوسه سفید

عکس کوسه سفید

null

عکس کوسه سفید

منبع:عکس کوسه سفید

عکس کوسه سفید

تعبیر خواب پرنده از دیدگاه تفسیرگران رویا

تعبیر خواب پرنده زیبا

بنا به گفته تونی کریسپ مولف کتاب فرهنگ تفسیر رویا تصویر پرندگان در خواب بیانگر موضوعات زیر است:
پرنده: تخیل، شهود، ذهن، رهایی از قید و بندها، افکار یا امیدها و آرزوهای پنهان، اشتیاق برای رفتن به فراسوی محدودیت‌ها و مرزها، آگاهی گسترش یافته در رویا به صورت پرنده بزرگی که توان پرواز در ارتفاع بالا را دارد نشان داده می‌شود، زیرا آگاهی و هشیاری گسترده مانند منظره وسیع‌تر از بالا به زمین است. البته نزدیک شدن بدین حالت ممکن است ترسناک یا حتی دردناک باشد، گسترش دیدگاه‌های ما، پلی میان جهانی که در آن زندگی می‌کنیم و با حواس پنج گانه آن را درک می‌کنیم و دنیای عمیق تر شهود، بصیرت و شور ناخودآگاه مصادیق دیگر دیدن پرندگان در رویا هستند.

کارل گوستاو یونگ می‌گوید:
دیدن پرنده در خواب، نمادی از اهداف، آرمان‌ها و امید هاست. خواب دیدن پرنده‌ای که صدا می‌کند و یا پرواز می‌کند، بیانگر لذت، هارمونی، وجد، تعادل و عشق است. بیانگر نگاهی روشن به زندگی است. شما یک آزادی روحانی و روانشناسی را تجربه می‌کنید. مثل این است که باری از شانه هاتان برداشته شده است.
خواب دیدن پرنده‌ی مرده یا پرنده‌ای که دارد جان می‌دهد، بیانگر ناامیدی است. شما نگران مسائلی هستید که در ذهنتان می‌گذرد.
خواب دیدن پرنده‌هایی که حمله می‌کنند به این معنی است که شما به چند جهت کشیده می‌شوید (تحت فشارید نمی‌توانید تصمیم بگیرید) شما تضادی با روحیاتتان را تجربه می‌کنید. اگر پرنده‌ها تلاش کنند که وارد خانه شوند، بیانگر این است که مسیر مطلوبتان را در زندگی پیش نگرفته اید. دیگران در زندگی تان دخالت می‌کنند و در مسیر زندگی تان سرک می‌کشند.
دیدن تخم پرنده در خواب، نماد پول است
دیدن جوجه از تخم بیرون زدن در خواب، نمادی از موفقیتی است که تاخیر دارد
دیدن لانه پرنده در خواب، نمادی از استقلال، پناه و امنیت است. شما نیاز به چیزی یا جایی امن دارید که به آن برگردید. تعبیر دیگر این است که ممکن است بیانگر تلاشی موفق، فرصت‌های جدید و شانس باشد.
دیدن لانه پرنده در خواب، نمادی از فصل بهار است. زمان یک شروع تازه یا جدید است. تعبیر دیگر این است که لانه پرنده در خواب ممکن است قیاسی از خانه خودتان و ملجا روحانی شما باشد. خواب به شما می‌گوید که با بخش روحانی خود هماهنگ‌تر باشید و روی گسترش و توسعه‌ی آن کار کنید.
خواب دیدن اینکه نوک پرنده در گردنتان گیر کرده است بیانگر این است که شما خیلی غیبت کرده اید (مورد غیبت واقع شده اید)
دیدن قفس پرنده در خواب، بیانگر از دست دادن آزادی است. شما حس می‌کنید که گیر کرده اید و قادر نیستید که خودتان را به طور کامل ابراز کنید.

تعبیر خواب پرنده
منوچهر مطیعی تهرانی گوید: پرندگان حلال گوشت بهتر از پرندگانی هستند که گوشتشان در مذهب ما حرام شده و پرنده زنده بهتر از پرنده مذبوح است و به همین نحو پرنده خوش نقش بهتر است از پرندگان یک رنگ یا پرندگانی که رنگ نامطلوب و غیر طبیعی دارند. اگر در خواب دیدید که پرنده ای دارید به مراد دل خود می‌رسید بخصوص اگر پرنده خوش رنگ و خوش آواز باشد. این گویای رسیدن به نهایت مراد است و مبارک خوابی است.

ابن سیرین می‌گوید:
اگر ببینی به هوا پریدی و پرنده‌ای را گرفته‌ای، زن خود را رها می‌کنی و زن دیگری می‌گیری.
اگر ببینی پرنده‌ای داری و از دست تو پریده، ولی دوباره روی دست تو نشست، حاجت و خواسته تو برآورده می‌شود، ولی اگر ببینی پرید و بازگشت نکرد، قسمتی از مال و اموالت را از دست می‌دهی

لوک اویتنهاو می‌گوید:
پرنده: ملاقاتی خوشایند
پرنده در حال پرواز: خبرهای خوش
بدام انداختن پرنده: غم و غصه
تخم پرندگان: ارث
لیلا برایت می‌گوید: دیدن پرندگان در خواب، نشانه‌ی موفقیت در انجام کارها است. اگر پرنده‌ای را ببینید که بر روی تخم خود نشسته، به این معنا است که به اهدافتان می‌رسید.

تعبیر خواب صدای پرندگان
محمدبن سیرین گوید: اگر ابن سیرین می‌گوید: اگر ببینی پرنده‌های فراوانی در جایی بانگ و فریاد و هیاهو می‌کنند، مصیبتی به وجود می‌آید.
ابراهیم کرمانی می‌گوید: اگر ببینی جوجه‌های پرنده بانگ و فریاد می‌کند، تعبیرش این است که ماتم و مصیبت بوجود می‌آید.

تعبیر خواب پرنده فروشی
مطیعی تهرانی: اگر خود را در پرنده فروشی مشاهده کردید و آن پرندگان به شما تعلق نداشتند و حتی نمی‌توانستید یکی از آن‌ها را تصاحب کنید موردی پیش می‌آید که از مشاهده کامروائی دیگران حسرت می‌خورید همان طور که در مورد پرواز پرستوها در آسمان گفته شد.

تعبیر خواب جوجه پرنده
مطیعی تهرانی: اگر پرنده را با جوجه دیدید صاحب فرزند می‌شوید و اگر چندین پرنده داشتید به مراد می‌رسید و کام شما از چند جهت روا می‌گردد. اگر پرنده ای داشتید که پرید و شما هم به دنبالش رفتید مجذوب می‌شوید یا به سفر می‌روید و اگر این پرنده رفت و باز نگشت به نوشته مجلسی زیان می‌بینید و محتمل خسارت می‌شوید.

تعبیر خواب جغد، کرکس و گنجشک
مطیعی تهرانی: اگر ببینید جغد یا کرکسی از دست شما پرید و رفت بلائی از شما دور می‌شود. گنجشک دوست مزاحم و وراج است.

تعبیر خواب پرنده در قفس
لوک اویتنهاو:
پرندگان در قفس: خبر رسیدن از سوی فرزندان
پرنده نشسته: سوگ

تعبیر خواب پرنده زیبا
آنلی بیتون می‌گوید:
دیدن پرندگان با بالهای زیبا در خواب، نشانه خوشبختی است.
اگر زنی در خواب پرندگانی زیبا ببیند، نشانه آن است که بزودی همسری دلخواه و ثروتمند خواهد یافت.

دیدن پرنده در خواب به روایت آنلی بیتون
اگر درخواب پرندگانی با بال‌هایی ریخته و خاموش ببینید، نشانه رفتار ظالمانه اغنیا با مردم فقیر است.
دیدن پرنده ای زخمی در خواب، نشانه آن است که برای فرزند گمراه خود تأسف خواهید خورد.
دیدن پرندگان در حال پرواز، نشانه خوشبختی و پایان وضع نامطلوب زندگی.
گرفتن پرندگان در خواب، نشانه رسیدن به خواسته‌هاست.
اگر کشاورزی خواب ببیند پرندگان را با تفنگ شکار می‌کند، نشانه محصول کم و اوضاع نابسامان است.

منبع:تعبیر خواب پرنده زیبا

تعبیر خواب پرنده زیبا

عکس پروفایل شهادت حضرت رقیه

عکس پروفایل شهادت حضرت رقیه

عکس پروفایل شهادت حضرت رقیه

null

عکس پروفایل شهادت حضرت رقیه,عکس شهادت حضرت رقیه

 

منبع:عکس پروفایل شهادت حضرت رقیه

عکس پروفایل شهادت حضرت رقیه

طولانی ترین رود ایران چه نام دارد؟

رود کارون پرآب‌ترین و بزرگ‌ترین رودخانه ایران است. این رود در سنگ نوشته‌های باستانی کرن، کرنک و کوهرنگ نیز نامیده می‌شد و اولین تمدن‌های بشری درکنار این رود تشکیل شده است.

این رود با درازای ۹۵۰ کیلومتر طولانی‌ترین رودی است که تنها در داخل ایران قرار دارد و همچنین تنها رود ایران است که بخشی از آن قابل کشتیرانی است. آب آشامیدنی کلان‌شهر اهواز از رودخانه کارون تأمین می‌شود.

تنها رود ایران که به آب‌های دیگر کشورها راه دارد، کارون است. کارون که زمانی عنوان‌هایی چون بزرگترین و پرآب‌ترین رودخانه ایران را یدک می‌کشد،تنها رود ایران هم هست که در بخشی از آن کشتیرانی می‌کنند. اهمیت کارون به همینجا هم ختم نمی‌شود. این رود با ۹۵۰ کیلومتر طول، آب آشامیدنی اهوازی‌ها را هم تامین می‌کند. کارون از زردکوه بختیاری در استان چهار محال و بختیاری سرچشمه می‌گیرد. پیچ و خم های کارون بر سر راه این رود، خوزستان را به جایی دیدنی تبدیل کرده است.

کارون از شهرکرد، بروجن، لردگان، ایذه، مسجد سلیمان، شوشتر، اهواز و خرمشهر، استان های چهار محال و بختیاری و خوزستان می‌گذرد.

منبع:طولانی ترین رود ایران چه نام دارد؟

طولانی ترین رود ایران چه نام دارد؟